|
یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:, :: 15:43 :: نويسنده : بهنوش
سلامی دوباره.
امروز حسابی سرم شلوغ بود...شدید خسته شدم.شدیدها..
باید میرفتم دانشگاه مرکزی واسه کارت دانشجویی..
این عقب افتادن یه ساله واسه گرفتنش حسابی تو زحمت انداختتم..بهرحال عاقبت سهل انگاری هم همینه.
هنوز امروز هم حل نشد و مسولش موکولش کرد به چند روز دیگه.
کلی دوندگی کردم ..از همه بدتر طولانی بودنه مسیره اونم تو گرمای ظهر.
اما حسنش این بود که بعد مدتها یه سر به کتابخونه ملی زدم.
خیلی دلم براش تنگ شده بود.برای دورانی که واسه کنکور میخوندم..
خاطره خیلی از اتفاقها و خیلی از آدمها برام زنده شد.
از حق نگذریم دوران عالی بود!!
بنظر من فقط خاطره ها و عکسهاست که موندگاره!
فعلا
نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |